سایه سر خورشید
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۵ ب.ظ
گیــرم بهشت مست مِـی کوثــر است
فــواره های صحــن رضــا دیدنی تر است
امیرنوشتــ:پیرمرد کنج حرم باخود زمزمه میکرد
اینجا حریم ضامن آهوست بعد چشمانش خیس شد وگفت که کاش کوفیان نیز ضمانت حسین را قبول میکردند.
«یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا»
«ای قوم اگر به من رحم نمیکنید به این کودک رحم کنید، آیا او را نمیبینید که چگونه از شدت و حرارت تشنگی، دهان را باز و بسته می کند؟»
۹۳/۰۳/۲۵
من عارف متولد سال 80 هستم و استعداد اندکی در زمینه نوشتن داستان های کوتاه دارم.
شنیده ام نقد و انتقاد روشن کننده ی راه است. به همین جهت و در همین راستا از شما مدیر گرامی این سایت درخواست می کنم که به وبلاگ من(عارفانه) تشریف بفرمایید و مطالعه کنید و نظرتتون رو حتما حتما حتما بیان کنید.